آنچه که من هستم that’s what i am

زندگی اجتماعی انسان ها در جوامع مدرن و آزاد همیشه خواسته به ما یاد بده که زندگی خصوصی هر انسانی به خودش مربوطه. حالا قبول دارم که فضول و بیمار خیلی زیاد هست ولی اصول همین هست و واقعیت چیز دیگری، نمیدونم چقدر دانش آموز با استعدادی در طول زندگی بودیم و درس هاش را خوب گرفتیم.

وقتی داشتم فیلم that’s what i am را نگاه میکردم به بخشی از فیلم رسیدم که معلم با اخلاق و دوست داشتنی بچه ها یک ماشین لوکس برنده شده بود . جایزه ای که یک روزنامه در مورد راهکاری برای صلح جهانی در 25 کلمه یا کمتر قرار داده بود آقای سایمون (همون آقای معلم ) با 4 کلمه جایزه مسابقه را برد. ( اِ چه جالب ما این همه حرف میزنیم تا حالا یه خودکار بیک هم نبردیم!!!)

Human Dignity + Compassion = Peace ( کرامت انسانی + رحم = صلح) وقتی سکانسی که معلم جلوی تخته سیاه ایستاده بود رسید و داشت این 4 کلمه انسانی را مینوشت با خودم گفتم این فیلم ارزشش را داره که چند خطی دربارش بنویسم.

میخوام از این فیلم به بعد کمی یا بیشتر از یک کمی درباره معرفی فیلم ها سنت شکنی کنم. در چند فیلمی که در این وبلاگ معرفی شد مثل خیلی از وب سایت های نقد فیلم وارد جزئیات میشدم و موشکافانه تر صحبت میکردم ولی از این پس راه سادگی و راحتی کلام را در پیش گرفتم حالا بر گردیم به اصل کلام

در ابتدای فیلم موضوع صحنه را دو دانش آموز پسر که یکی خوش قیافه و اون یکی تیپ و قیافه زیاد جالبی نداشت در دست میگریند و داشت بد قیافه بودن اون داتش آموز برای خودش داستانی میشد که شد ولی نه به اندازه مفهوم زندگی و عملکرد آقای معلم، سایمون شصت و اندی ساله نقشش برجسته تر بود ولی بازی این دو دانش آموز بیشتر.

همانطور که در خط اول نوشتم صحبت از حریم شخصی افراد شد و احترام گذاشتن به آن. دانش آموزی شرور شایعه ای مبنی بر همجنسگرا بودن آقای سایمون میسازه و پخشش میکنه خانواده ای مدیر مدرسه را در صورت حل نشدن این مشکل اخلاقی تهدید به افشاگری میکنه ( این فیلم داستانش بر میگرده به چند دهه گذشته آمریکا واسه همین شخصیت ها تعصبی و وای وویی بودند) و مدیر مدرسه از معلمی که جایزه بهترین معلم سال را گرفته ( البته اگر اشتباه نکنم) میخواد این اتهام را انکار کنه با آنکه خانم مدیر میدانست وی همسر داشته و همسر او سال ها فوت شده ولی نحوه پاسخ دادن آقای سایمون به این اتهام طوری بود که شاید لحظه ای بیننده بر واقعیت این شایعه صحه بگذارد. معلم دوست نداشت این اتهام را تایید یا تکذیب کنه چون مربوط میشد به یک زندگی خصوصی و باور داشت نباید انسان پاسخگوی حریم شخصی خودش باشد حال آنکه به سادگی میتوانست واقعیت را بگوید و به راحتی منکر تمام این شایعات باشد ولی بنا به ماهیت شغل معلمی و تعلیم و تربیت نهفته در آن، علاقه مند بود با این موضوع واقع گراینه و روشنفکرانه برخورد کند.

ناگفته نماند که این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده و در آرامشی که تا انتهای فیلم برقرار هست نکات ظریفی از زندگی نمایان است.

سه فيلم از سال 2010 كه بايد ديد

چند وقت پيش، از ميان فيلم هايی كه من فرصت به تماشای آنها داشتم به سه فيلم جالب و ديدنی برخوردم كه هر بار خواستم با ديدن هر كدام از آنها چند خطی بنويسم ولی يا فرصت نشد يا اينكه حس و حالش نبود اما حالا در اين فرصت آنها را در همين جا معرفی ميكنم باشد كه مورد توجه واقع شود.

In a Better World

فيلمی به كارگردانی سوزان باير و ايفای نقش مايكل پرس برانت،ترين ديرهولم،ماركوس ريگارد. محصول كشور دانمارك

فيلم برگزيده فستيوال تورنتو درسال 2010 موفق به كسب جايزه هيئت ژوری بعنوان بهترين فيلم و بهترين فيلم برگزيده تماشاگران در فستيوال بين المللی فيلم رم، برگزيده فستيوال فيلم سندنس و كانديدای بهترين فيلم به زبان خارجی برای گلدن گلوب.

 فيلم، داستان زندگي يك پزشك است، دكتر آنتون (مايكل پرس برانت) كه تا امروز چند جايزه از فستيوال های جهانی را از آن خود كرده و بعنوان يكی از با پرستيژترين بازيگران سوئدی شهرت يافته. دكتر آنتون در قصه اين فيلم، ميان خانواده اش در دانمارك و خدمت در يك كمپ پناهندگان در افريقا در رفت و آمد است. يعني درست در دو دنيای كاملا متضاد، كه خانواده را در لبه تيغ درگيريها قرار داده و از سويی يك رابطه زودگذر در زندگی دكتر آنتون، بكلی رابطه او را با خانواده‌اش بهم ريخته. روبروشدن دكتر آنتون با حوادث عجيب در كمپ پناهندگان و زندگی دردآور مردم فقير و زخمی و هراسان، او را در يك فشار عصبی قرارمیدهد، ولی او با قلب مهربان، با روحيه فداكاری و گذشت در برابرشان ايستاده. از جهتی الياس پسر نوجوان او با كريستين يك پسر نوجوان ديگر، كه همه وجودش به دليل از دست دادن مادرش در اثر بيماری پر از عقده و انتقام است در يك مدرسه دوست و همراه ميشوند و كريستين براحتی الياس ساده دل را با خود به عميق ترين و تاريك ترين نقطه زندگی خود، كه پر از دردسر و خون و حادثه است می كشاند.

به خواندن ادامه دهید

يازده دقيقه در اتومبيل با كپی برابر با اصل

به خواندن ادامه دهید

The Town

مدت ها در انتظار فيلمی در سال 2010 بودم كه به معنای واقعی يك شاهكار باشد فيلمی كه از ابتدا تا انتهایش بيننده را با خود همراه كند و لحظه لحظه اش لذت و هيجان واقعی باشد عاری از هر گونه خالی بندی های هاليوودی.

سرانجام در واپسين روزهای سال 2010 يافتمش The Town

به خواندن ادامه دهید